انـسان‌های خوب بی‌شـمارند ...!

 انـسان‌های خوب بی‌شـمارند ...!سلام دوستان من ...

وقتی صبح‌ها از خانه خارج می‌شویم تا شب که به خانه برمی‌گردیم، به ندرت کسی را می‌بینیم که لبخندی به لب داشته باشد و یا در نگاهش برق امید و شادی بدرخشد. کسانی که وقتی نگاهشان را به نگاهت می‌دوزند به جای آن که با دستپاچگی نگاهشان را برگردانند به رویت لبخند می‌زنند! آنقدر زیبا لبخند می‌زنند که طرح زیبای لبخندشان روزها و یا حتی ماه‌ها در ذهنت باقی می‌ماند.


گروه اینترنتی پرشین استار | www.Persian-Star.org


همان‌هایی را می‌گویم که برای شروع صحبت همیشه پیشقدم می‌شوند، از دولت، سیاست و اقتصاد نمی‌گویند... از حرفه‌شان برایت می‌گویند، از برنامه‌هایی که در سر دارند، از لذت‌هایی که از زندگی برده‌اند...! دیری نمی‌گذرد که وجودت را سرشار از انرژی می‌کنند!

شاید بگویید:
"اوه آرش، کمی آرام‌تر...! واقعا این انسان‌ها را دیده‌ای؟ آیا کمی رویاپردازی نمی‌کنی؟!"

نه... گمان نمی‌کنم. من این انسان‌ها را دیده‌ام... مطمئنم شما هم آن‌ها را دیده‌اید... اما چرا به ندرت!؟

شاید به این خاطر باشد که ما عادت کرده‌ایم به دلیل بدی‌ها و جنایت‌های عده‌ای از انسان‌ها به همه‌ی آن‌ها بدبین باشیم!

حتما با خود می‌گویید: "خب بعضی از انسان‌ها کارهای بسیار بدی انجام می‌دهند و من برای محافظت از خانواده و کسانی که دوستشان دارم باید به انسان‌ها بدبین باشم."


گروه اینترنتی پرشین استار | www.Persian-Star.org


حرفتان را قبول دارم... اما ما آنقدر به انسان‌های اطرافمان بدبین شده‌ایم که یک لبخند ساده را به هزار جور چیزهای بد تعبیر می‌کنیم! در کمال بی‌انصافی درمورد انسان‌ها قضاوت می‌کنیم! متوجه نیستیم که انسان‌های بسیار خوبی در اطراف ما هستند که بدبینی در مورد آن‌ها بی‌انصافیست...

دلیل این بدبینی هم این است که ما هر روز توسط رسانه‌های خبری بمباران اطلاعاتی می‌شویم که اکثراً درباره‌ی بدی‌ها و جنایت‌های بشر است!!!

اصلا نمی‌خواهم بگویم که رسانه‌ها کار اشتباهی انجام می‌دهند، و یا می‌توانیم جنایت‌ها را نادیده بگیریم. این به دور از انسانیت است...


بی‌غمی عیب بزرگی‌ست!
شاد بودن هنر است
شاد کردن هنریست والاتر
لیک هرگز نپسندیم به خویش
که چون یک شکلک بی‌جان، شب و روز
بی‌خبر از هم، خندان باشیم!
بی‌غمی، عیب بزرگی‌ست،
که دور از ما باد!

"ژاله اصفهانی"


درسته بعضی از انسان‌ها کارهای بد و وحشتناکی می‌کنند... اما آیا واقعا تا این اندازه گسترده‌اند؟

چرا بدی‌ها و جنایت‌ها انقدر در ذهن انسان‌ها بزرگ شده‌ است که باور کرده‌اند همه‌ی زندگی همین است؟!
چون به نسبت خیلی اندک‌اند! چون انحراف از معیارند...
صحبت‌هایم کمی عجیب است، نه؟!


گروه اینترنتی پرشین استار | www.Persian-Star.org


لئوبوسکالیا در کتاب زیبایش به نام "زندگی، عشق و دیگر هیچ" می‌نویسد:

این بدی‌های بشر است که خوراک رسانه‌های خبری‌ست، از خوبی‌های او حرفی نیست! اگر جمعیت جهان را در نظر بگیریم، تعداد سرقت‌ها و تجاوزها به نسبت زیاد نیست. اما وقتی جنایتی رخ می‌دهد، ما حتما خبردار می‌شویم، نه به این خاطر که صرفا خبر است، بلکه به این دلیل که باعث فروش روزنامه می‌شود. مردم از اخبار پر سروصدا خوششان می‌آید! و شر و بدی‌ها را بزرگ می‌کنند!
اما چرا از خوبی‌های انسان در رسانه‌ها به نسبت خبری نیست؟! نه این که وجود ندارند، بی‌شمار اتفاق‌های خوب در جهان می‌افتد، بی‌شمار عشق، بی‌شمار محبت، بی‌شمار انسانیت... چرا آن‌ها را در رسانه‌ها بازگو نمی‌کنند؟
چون معیارند، چون اکثریت‌اند... دلیلی ندارد بازگو کنند...

به عنوان مثال حامیان محیط زیست را درنظر بگیرید:
در رسانه‌ها هیچ خبری از اقدامات خوب آن‌ها نیست، مثلا نمی‌گویند: "حامیان محیط زیست، یک جنگل را از نابودی نجات دادند."
خیلی کم پیش می‌آید همچین خبری را مطرح کنند. اگر هم راهی در رسانه‌ها پیدا کنند این خبر را مطرح می‌کنند:
"جنگلی در آتش سوخت و عصبانیت و اعتراض حامیان محیط زیست را برانگیخت!"
می‌بینید...! این نوع خبر است که برای مردم جالب است...

اینکه انسان‌ها و رسانه‌ها توجه ویژه‌ای به حوادث ناگوار دارند کاملا طبیعی‌ست. و حتی به نظر من این توجه بسیار هم لازم است! اما مشکل از آنجایی شروع می‌شود که ذهن انسان‌ها فریب توجه بیش از حدشان را می‌خورد!


گروه اینترنتی پرشین استار | www.Persian-Star.net


وقتی انسان به این شکل بر جنایت‌ها تمرکز می‌کند، طبیعی است که خوبی‌ها با اینکه اکثریت‌اند به کنار می‌روند. چون انسان روی هر چیزی تمرکز کند آن را بزرگ و بزرگ‌تر تصور می‌کند و متاسفانه به جایی می‌رسد که ناخودآگاه ذهنش دیگر متوجه خوبی‌ها و زیبایی‌ها نمی‌شود. آنقدر خبرهای بد شنیده‌ است که حتی به عشق و زیبایی‌، حتی به یک لبخند هم شک می‌کند!

به نظر من انسان‌ها به کمک رسانه‌های خبری حصاری دور زندگی خود می‌کشند و تمام بدی‌ها و جنایت‌های بشر را در آن جای می‌دهند! و در نهایت در این حصار افسرده شده و باورشان را نسبت به عشق و زندگی از دست می‌دهند.

آرزوی من این است که ما علاوه بر اینکه آگاهی از حوادث ناگوار را امری لازم در زندگی می‌دانیم، عشق و زیبایی‌های زندگی را نیز فراموش نکنیم. و از آن مهم‌تر، باورهای زیبایمان را تسلیم رسانه‌های خبری نکنیم... در عین حال که می‌دانیم بدی هم هست باورمان را نسبت به عشق و مهربانی از دست ندهیم.

من هنوز باور دارم که:
بیشتر انسان‌ها مثل خود ما هستند، به دیگران آسیب نمی‌رسانند، دزدی نمی‌کنند، می‌توان به آن‌ها اعتماد کرد، اغلبشان دلشوره دارند! مهربان‌اند، و رفتارشان دوستانه است...


گروه اینترنتی پرشیـن استار | www.Persian-Star.org

پنج اشتباه امنیتی که زندگی آنلاین‌تان را بر باد می‌دهد

 پنج اشتباه امنیتی که زندگی آنلاین‌تان را بر باد می‌دهد

 



با مطالعه نکاتی که در این مطلب به آنها اشاره شده٬ می‌توانید بر ضریب امنیت خود در جهان مجازی بیفزایید. این پنج نکته٬ اشتباهاتی ساده و پیش‌پاافتاده‌اند که این روزها بسیاری از کاربران مرتکب‌شان می‌شوند..

با گسترش نفوذ اینترنت و سرویس‌های آنلاین٬ امنیت در اینترنت هم اهمیتی روزافزون یافته است. حفاظت از زندگی دیجیتال و حراست از حریم خصوصی در فضای مجازی٬ موضوعی گسترده است که تسلط بر آن مستلزم پیگیری تحولات دنیای امنیت آنلاین است؛ موضوعی که بسیاری از کاربران حوصله و وقت کافی برای پرداختن به آن را ندارند.

اما در جهانی که هکرها و نفوذگران هر روز دام‌های جدیدی برای سرقت اطلاعات خصوصی کاربران در محیط‌های گوناگون مجازی طراحی و پهن می‌کنند٬ صرفا نصب کردن یک برنامه آنتی‌ویروس روی سیستم کامپیوتری و پسورد گذاشتن برای اتصال وایرلس و بی‌اعتنایی به جزئیات امنیتی٬ نمی‌تواند امنیت شما را تامین کند. آگاهی از برخی اشتباهات فاحش و رایج کاربران اینترنت در سراسر جهان٬ مساله‌ای است که می‌تواند به ارتقای امنیت شما کمک کند. تامین امنیت٬ نیازمند بررسی و به‌روزرسانی پیوسته و مستمر است.

به پنج نکته‌ای که در این مطلب مطرح شده‌اند توجه کنید و تلاش کنید تا جایی که می‌تواند از ارتکاب این اشتباهات خودداری کنید. این مطلب چکیده‌ای از توصیه‌های امنیتی رایج در پایگاه‌های تخصصی امنیت در اینترنت است. فراموش نکنید که امنیت موضوعی کاملا نسبی است و هیچ روش قطعی و دائمی برای تامین آن وجود ندارد٬ اما هرچه بیش‌تر نسبت به آسیب‌پذیری‌ها آگاه باشید٬ می‌توانید از روش‌های بهتری برای رفع آنها بهره بگیرید.

پسوردهای ضعیف٬ زمینه‌ساز گرفتار شدن در دام هکرها



اگر به فهرست ضعیف‌ترین پسوردهای سال ۲۰۱۲ نگاه کنید٬ می‌بینید که اکثر کاربران برای تسهیل یادآوری پسوردها از عباراتی استفاده می‌کنند که یافتن آنها برای نرم‌افزارهای کرکر (Cracker) که نفوذگران از آنها برای پیدا کردن تصادفی پسوردها بهره می‌گیرند٬ بسیار ساده است..

پسوردهایی نظیر 12345678 و qwerty و abc123 و iloveyou هنوز هم از جمله پرکاربردترین پسوردها در جهان‌اند. شاید باور نکنید٬ اما ۱۰ درصد از کاربران اینترنت جهان ترتیبی از اعداد ۱ تا ۸ را به عنوان پسورد خود انتخاب می‌کنند. نزدیک به پنج درصد کاربران٬ از خود کلمه password به عنوان رمز عبور استفاده می‌کنند. بدیهی است که اگر خود را جای هکری بگذارید که می‌خواهد به رمز عبور حساب‌های کاربران دست یابد٬ اولین چیزهایی که تست می‌کنید همین عبارات ساده و دم‌دستی‌اند.

در سال ۲۰۱۲ صدها هزار نفر از کاربران سرویس‌هایی نظیر یاهو٬ لینکدین٬ لست‌اف‌ام و ... اکانت‌های خود را از دست دادند و علت آن چیزی جز استفاده از همین پسوردهای ضعیف نبود. نخستین گام در کرک کردن پسوردها «حملات دیکشنری» است؛ یعنی هکرها پیش از هرچیز از مجموعه واژه‌هایی که در دیکشنری‌های گوناگون به زبان‌های مختلف آمده برای تست پسوردها استفاده می‌کنند.

بنابراین٬ نخستین توصیه در انتخاب پسورد محکم این است که هرگز عبارتی که به سادگی در یک دیکشنری می‌توان یافت را به عنوان پسورد ایمیل٬ فیس‌بوک٬ اکانت بانک یا اتصال اینترنتی خود انتخاب نکنید. یک پسورد محکم باید دست‌کم ۱۲ کاراکتر را در بر بگیرد و این کاراکترها باید ترکیبی از حروف و اعداد باشند که به بی‌ربط‌ترین شکل ممکن در کنار هم قرار می‌گیرند. حتما در پسوردها از ترکیبی از حروف بزرگ و کوچک و نیز علائم ویژه (مانند @#$^&*!) استفاده کنید.

گذشته از اینها٬ هرچند ماه یک‌بار پسوردهای خود را تغییر دهید. هرگز در پسوردها از اعدادی که در کارت‌های شناسایی خود دارید (مانند شماره ملی٬ شماره گواهی‌نامه٬ تاریخ تولد٬ شماره دانشجویی و ...) استفاده نکنید. کسانی که می‌خواهند به اطلاعات خصوصی شما دست پیدا کنند٬ همه این مسیرها را طی خواهند کرد. استفاده از نرم‌افزارهای مدیریت پسورد هم راهکار مناسبی برای ارتقای امنیت است. اگر می‌خواهید در این باره بیشتر بدانید٬ راه‌های انتخاب پسوردهای محکم را در گوگل جست‌وجو کنید. هزاران مقاله مفید٬ به زبانی ساده می‌توانند راهنمای شما در انتخاب پسوردهایی باشند که مقاومت بیشتری در برابر حملات هکرها دارند.

کلیک کردن روی لینک‌های موجود در ایمیل‌ها؛ امنیت٬ پَر!



یکی از رایج‌ترین شیوه‌های حملات سایبری معروف به Phishing است که در آن هکرها از طریق جعل کردن صفحات سرویس‌های گوناگون اقدام به سرقت پسوردها و دیگر اطلاعات خصوصی کاربران می‌کنند. یک ایمیل جعلی از سوی بانک شما٬ ممکن است حاوی لینک به صفحه‌ای کاملا مشابه صفحه ورود به حساب شخصی‌تان باشد٬ اما هرگز نباید وقتی آن را در ایمیل‌تان می‌بینید روی آن کلیک کنید و سپس نام کاربری و رمزتان را در آن وارد کنید. این کار یعنی تحویل اطلاعات خصوصی به هکرها٬ به دست خودتان..

کلا به لینک‌هایی که در ایمیل‌ها دریافت می‌کنید٬ به دیده تردید نگاه کنید. به جای ورود با واسطه ایمیل‌ها٬ می‌توانید خودتان به‌طور امن‌تر وارد سرویس مورد نظرتان شوید. برای ورود به یک سرویس مجازی (login) همیشه راه سخت‌تر را انتخاب کنید.

بی‌توجهی به ضرورت حیاتی آپدیت کردن نرم‌افزارها
در درجه اول سیستم عامل (ویندوز٬ مک٬ لینوکس و ...) و در مرحله بعد همه نرم‌افزارها و اپلیکیشن‌هایی که روی کامپیوترها٬ تبلت‌ها و گوشی‌های هوشمندتان دارید٬ همیشه و همیشه باید آپدیت باشند. کمپانی‌های سرویس‌دهنده با ارائه پکیج‌های به‌روزرسانی٬ بسیاری از آسیب‌پذیری‌های امنیتی را برطرف می‌کنند و اگر در آپدیت کردن آنها تعلل کنید٬ احتمال بسیار بیشتری دارد که در دام هکرها گرفتار شوید٬ چون آنها در همان فاصله آسیب‌پذیری‌های کاربران را هدف حملات خود قرار می‌دهند.

همیشه این نکته را به خاطر داشته باشید: ارائه آپدیت مثلا برای ویندوز از سوی کمپانی مایکروسافت٬ برای برطرف کردن فوری یک سری از آسیب‌پذیری‌ها است و شما باید هرچه سریع‌تر نسبت به نصب این پکیج‌های به‌روزرسانی اقدام کنید. اگر اینترنت پرسرعت دارید٬ گزینه آپدیت اتوماتیک را حتما برای سیستم عامل و نرم‌افزارها و اپلیکیشن‌های موجود روی تجهیزات دیجیتال‌تان فعال کنید. در غیر این صورت٬ حتما تنظیمات را طوری پیکربندی کنید که به محض ارسال آپدیت جدید٬ شما را مطلع کند.

دانلود نسخه‌های رایگان نرم‌افزارها از منابع ناشناس و نامعتبر
برای دانلود نرم‌افزارها و اپلیکیشن‌ها حتی‌الامکان از منابعی استفاده کنید که شناخته‌شده‌اند. میلیون‌ها وب‌سایت و سرویس آنلاین در جهان وجود دارند که از طریق ارائه نسخه‌های گوناگون نرم‌افزارهای رایج و پرکاربرد٬ کاربران را به دام می‌اندازند. آنها می‌توانند به سادگی تروجان‌ها٬ ویروس‌ها یا انواع دیگری از بدافزارها را به فایلی که شما می‌خواهید ضمیمه کنند و از این طریق سیستم‌تان را آلوده سازند.

اگر روی کامپیوترتان آنتی‌ویروس دارید٬ آن را آپدیت نگه دارید و فقط از همان استفاده کنید. روی لینک‌هایی که به شما وعده «اسکن رایگان ویروس‌ها» را می‌دهند کلیک نکنید٬ یا نرم‌افزارهایی که با این عنوان وجود دارند را دانلود نکنید. اکثر این فایل‌ها صرفا برای آلوده کردن سیستم‌ها و به دام انداختن کاربران طراحی شده‌اند. فقط و فقط برنامه‌هایی را دانلود و اجرا کنید که می‌شناسید.

ارائه و انتشار بیش از حد اطلاعات شخصی در فضای مجازی



در عصر شبکه‌های اجتماعی «شر (Share) می‌کنم٬ پس هستم» فلسفه زندگی بسیاری از ساکنان کره زمین شده است. اما در کنار شر کردن٬ به معنی به اشتراک‌گذاری داده‌ها٬ اصطلاحی به نام overshare کردن داده‌ها وجود دارد که تبدیل به پدیده‌ای رایج شده و منشا بسیاری از آسیب‌پذیری‌های امنیتی است..

بسیاری از کاربران بیش از آنچه باید اطلاعات مرتبط با خود و زندگی خود را در شبکه‌های اجتماعی منتشر می‌کنند و مجموع این اطلاعات به هکرها کمک می‌کند که آنها را به‌صورت هدفمندتری مورد حملات خود قرار دهند.

از overshare کردن خودداری کنید و هرگز اطلاعات خصوصی مرتبط با زندگی خود را٬ از جمله آدرس ایمیل٬ شماره تلفن٬ آدرس منزل٬ برنامه‌هایی که برای تعطیلات دارید٬ و اطلاعاتی از این دست را در فضاهای عمومی منتشر نکنید.

داستان های کوتاه و خنده دار از ملانصرالدین

 داستان های کوتاه و خنده دار از ملانصرالدین

 

شاید بسیاری از جوانان بگویند، ملانصرالدین دیگه چیه و این قصه ها دیگه قدیمی شده. ولی باید گفت که روایت های ملانصرالدین تنها متعلق به کشور ما و یا مشرق زمین نیست. شاید شخصیت او مربوط به دوران قدیم است ولی پندهای او متعلق به تمام فرهنگ ها و دورانهاست. ملانصرالدین شخصیتی است که داستان هایش تمامی ندارد و هنوز که هنوز است حکایات بامزه ای که اتفاق می افتد را به او نسبت می دهند و حتی او را با بسیاری از موضوعات امروزی همساز کرده اند. در کشورهای آمریکایی و روسیه او را بیشتر با شخصیتی بذله گو و دارای مقام والای فلسفی می شناسند. به هر حال او سمبلی است از فردی که گاه ساده لوح و احمق و گاه عالم و آگاه و حاضر جواب است که با ماجراهای به ظاهر طنزآلودش پند و اندرزهایی را نیز به ما می آموزد. 

داستان خویشاوند الاغ

روزی ملا الاغش را که خطایی کرده بود می زد,
شخصی که از آنجا عبور می کرد اعتراض نمود و گفت: ای مرد چرا حیوان زبان بسته را می زنی؟
ملا گفت: ببخشید نمی دانستم که از خویشاوندان شماست اگر می دانستم به او اسائه ادب نمی کردم؟!

داستان دم خروس

یک روز شخصی خروس ملا را دزدید و در کیسه اش گذاشت,
ملا که دزد را دیده بود او را تعقیب نمود و به او گفت:خروسم را بده! دزد گفت: من خروس ترا ندیده ام,
ملا دفعتا دم خروس را دید که از کیسه بیرون زده بود به همین جهت به دزد گفت درست است که تو راست می گویی ولی این دم خروس که از کیسه بیرون آمده است چیز دیگری می گوید.

داستان خروس شدن ملا

یک روز ملا به گرمابه رفته بود تعدادی جوان که در آنجا بودند تصمیم گرفتند سر بسر او بگذارند به همین جهت هر کدام تخم مرغی باخود اورده بودند و رو به ملا کردند و گفتند: ما هر کدام قدقد می کنیم و یک تخم می گذاریم اگر کسی نتوانست باید مخارج حمام دیگران را بپردازد!
ملا ناگهان شروع کرد به قوقولی قوقو! جوانان با تعجب از او پرسیدند ملا این چه صدایی است بنا بود مرغ شوی!
ملا گفت : این همه مرغ یک خروس هم لازم دارند!

داستان الاغ دم بریده

یک روز ملا الاغش را به بازار برد تا بفروشد, اما سر راه الاغ داخل لجن رفت و دمش کثیف شد, ملابا خودش گفت: این الاغ را با آن دم کثیف نخواهند خرید به همین جهت دم را برید.
اتفاقا در بازار برای الاغش مشتری پیدا شد اما تا دید الاغ دم ندارد از معامله پشیمان شد.
اما ملا بلافاصله گفت : ناراحت نشوید دم الاغ در خورجین است!؟

داستان مرکز زمین

یک روز شخصی که می خواست سر بسر ملا بگذارد او را مخاطب قرار داد و از او پرسید: جناب ملا مرکز زمین کجاست؟
ملا گفت : درست همین جا که ایستاده ای؟
اتفاقا از نظر علمی هم به علت اینکه زمین کروی شکل است پاسخ وی درست می باشد.

داستان پرواز در اسمانها

مردی که خیال می کرد دانشمند است و در نجوم تبحری دارد یک روز رو به ملا کرد و گفت:
خجالت نمی کشی خود را مسخره مردم نموده ای و همه تو را دست می اندازند در صورتیکه من دانشمند هستم و هر شب در آفاق و انفس سیر می کنم.
ملا گفت : ایا در این سفرها چیز نرمی به صورتت نخورده است؟
دانشمند گفت :اتقاقا چرا؟
ملا با تمسخر پاسخ داد: درست است همان چیز نرم دم الاغ من بوده است!

داستان درخت گردو

روزی ملا زیر درخت گردو خوابیده بود که ناگهان گردویی به شدت به سرش اصابت کرد و سرش باد کرد. بعد از آن شروع کرد به شکر کردن
مردی از انجا می گذشت وقتی ماجرا را شنید گفت:اینکه دیگر شکر کردن ندارد.
ملا گفت: احمق جان نمی دانی اگر به جای درخت گردو زیر درخت خربزه خوابیده بودم نمیدانم عاقبتم چه بود؟!

داستان قیمت حاکم

روزی ملا به حمام رفته بود اتفاقا حاکم شهر هم برای استحمام آمد حاکم برای اینکه با ملا شوخی کرده باشد رو به او کرد و گفت : ملا قیمت من چقدر است؟
ملا گفت : بیست تومان.
حاکم ناراحت شد و گفت : مردک نادان اینکه تنها قیمت لنگی حمام من است.
ملا هم گفت: منظورم همین بود و الا خودت ارزش نداری!

داستان بچه ملا

روی ملا خواست بچه اش را ساکت کند به همین جهت او را بغل کرد و برایش لالایی گفت و ادا در می آورد, که ناگهان بچه روی او ادرار کرد!
ملا هم ناراحت شد و بچه را خیس کرد.
زنش گفت: ملا این چه کاری بود که کردی؟
ملا گفت: باید برود و خدا را شکر کند اگر بچه من نبود و غریبه بود او را داخل حوض می انداختم!

داستان ملا در جنگ

روزی ملا به جنگ رفته بود و با خود سپر بزرگی برده بود. ولی ناگهان یکی از دشمنان سنگی بر سر او زد و سرش را شکست.
ملا سپر بزرگش را نشان داد و گفت: ای نادان سپر به این بزرگی را نمی بینی و سنگ بر سر من می زنی؟

داستان نردبان فروشی ملا

روزی ملا در باغی بر روی نردبانی رفته بود و داشت میوه می خورد صاحب باغ او را دید و با عصبانیت پرسید: ای مرد بالای نردبان چکار می کنی؟ملا گفت نردبان می فروشم!
باغبان گفت : در باغ من نردبان می فروشی؟
ملا گفت: نردبان مال خودم هست هر جا که دلم بخواهد آنرا می فروشم.

داستان لباس نو

روزی ملا ملا به مجلس میهمانی رفته بود اما لباسش مناسب نبود به همین جهت هیچکس به او احترام نگذاشت و به تعارف نکرد!
ملا به خانه رفت و لباسهای نواش را پوشید و به میهمانی برگشت اینبار همه او را احترام گذاشتند و با عزت و احترام او را بالای مجلس نشاندند!ملا هنگام صرف غذا در حالیکه به لباسهای نواش تعارف می کرد گفت: بفرمایید این غذاها مال شماست اگر شما نبودید اینها مرا داخل آدم حساب نمی کردند.

داستان ملا و گوسفند

روزی ملا از بازار یک گوسفند خرید در راه دزدی طناب گوسفند را از گردن آن باز کرد و گوسفند را به دوستش داد و طناب را به گردن خود بست و چهار دست و پا به دنبال ملا را افتاد.
ملا به خانه رسید ناگهان دید که گوسفندش تبدیل به جوانی شده است
دزد رو به ملا کرد و گفت من مادرم را اذیت کرده بودم او هم مرا نفرین کرد من گوسفند شدم ولی چون صاحبم مرد خوبی بود دوباره به حالت اول بازگشتم.
ملا دلش به حال او سوخت و گفت: اشکالی ندارد برو ولی یادت باشد که دیگر مادرت را اذیت نکنی!
روز بعد که ملا برای خرید به بازار فته بود گوسفندش را آنجا دید. گوش او را گرفت و گفت ای پسر احمق چرا مادرت را ناراحت کردی تا دوباره نفرینت کند و گوسفند شوی!؟

داستان خانه ملا

روزی جنازه ای را می بردند پسر ملا از پدرش پرسید : پدرجان این جنازه را کجا می برند؟!
ملا گفت او را به جایی می برند که نه اب هست نه نان هست نه پوشیدنی هست و نه چیز دیگری
پسر ملا گفت : فهمیدم او را به خانه ما می برند!

داستان داماد شدن ملا

روزی از ملا پرسیدند : شما چند سالگی داماد شدید؟
ملا گفت به خدا یادم نیست چونکه آن زمان هنوز به سن عقل نرسیده بودم!

داستان گم شدن ملا

روزی ملا خرش را گم کرده بود ملا راه می رفت و شکر می کرد. دوستش پرسید حالا خرت را گم کرده ای دیگر چرا خدا را شکر می کنی؟
ملا گفت به خاطر اینکه خودم بر روی آن ننشسته بودم و الا خودم هم با آن گم شده بودم!؟

داستان دوست ملا

روزی ملا با دوستش خورش بادمجان می خورد ملا از او پرسید خورش بادمجان چه جور غذایی است؟
دوست ملا گفت : غذای خیلی خوبی است و راجع به منافع ان سخن گفت.
بعد از اینکه غذایشان را خوردند و سیر شدند بادمجان دلشان را زد به همین جهت ملا شروع کرد به بدگویی از بادمجان و از دوستش پرسید: خورش بادمجان چگونه غذایی است!؟
دوست ملا گفت: من دوست توام نه دوست بادمجان به همین جهت هر آنچه را که تو دوست داری برایت می گویم!

داستان ماه بهتر است

روزی شخصی از ملا پرسید: ماه بهتر است یا خورشید!؟
ملا گفت ای نادان این چه سوالی است که از من می پرسی؟ خوب معلوم است, خورشید روزها بیرون می آید که هوا روشن است و نیازی به وجودش نیست!
ولی ماه شبهای تاریک را روشن می کند, به همین جهت نفعش خیلی بیشتر از ضررش است!

تلفیـق زنـدگی و طبیـعت به شیوه ژاپـنی


تلفیـق زنـدگی و طبیـعت به شیوه ژاپـنی
گروه اینترنتی پرشین استار | www.Persian-Star.org


در عصر ماشین امروز و با به وجود آمدن کلان شهرهای حاضر، یکی از مسائلی که مطرح می شود لزوم وجود فضاهای سبز در محیط زندگی و کاری ماست. چراکه فضاهای سبز در حکم اعضای تنفس برای شهرهایی می باشند که انباشته از محیط های متراکم ساخت وساز شده و ماشین های آلودگی ساز هستند. اما باید دید که ما چگونه به این فضاها می نگریم آیا صرفا به آنها به دید پارک های حال حاضر که در گوشه کنار شهرها با چند عدد درخت و سبزی وجود دارد و در کناری افتاده اند و صرفا از آنها استفاده تفریحی می شود، می نگریم یا نه آنها را به عنوان عنصری فعال و شهری قبول داریم.


گروه اینترنتی پرشین استار | www.Persian-Star.org

گروه اینترنتی پرشین استار | www.Persian-Star.org


اخیرا در کشور ژاپن چند پروژه در این زمینه مطرح شده و در حال اجرا هستند که هدف آنها تلفیق فضاهای سبز و محیط زیست با فعالیت های درون شهری مانند خرید، دادوستد، ترافیک و... می باشد. یکی از پروژه هایی که این هدف را دنبال می کند، پارک های نامبا (Namba Parks) نام دارد که در سال 2003 به بهره برداری رسیده است. مجموعه نامبا پارکس در شهر اوزاکای ژاپن قرار دارد و نمونه ای بارز از دیدگاه معماران مشهور به آینده فضاهای تجاری و شهری محسوب می شود. این مجموعه در مکانی که پیش از این استادیوم بیسبال اوزاکا قرار داشت، ساخته شده ...


گروه اینترنتی پرشین استار | www.Persian-Star.net

گروه اینترنتی پرشیـن استار | www.Persian-Star.org


پس از اینکه فعالیت استادیوم قدیمی بیسبال شهر اوزاکا به طور رسمی متوقف شد، با توجه به قرار داشتن آن در کنار منطقه جدید تجاری اوزاکا و همچنین قرار گرفتن آن در پشت ایستگاه اول راه آهن فرودگاه، صاحب این مجموعه شرکت ناکایی الکتریک ریل وی (Nakai Electric Railway) را بر آن داشت تا اقدام به ایجاد این مجموعه منحصر بفرد کند.


گروه اینترنتی پرشین استار | www.Persian-Star.org

گروه اینترنتی پرشین استار | www.Persian-Star.org

گروه اینترنتی پرشین استار | www.Persian-Star.org


با توجه به طبیعت شهری متراکم و پرساختمان اوزاکا، طراحان این مرکز تصمیم به ایجاد طرحی متفاوت برای تغییر دادن چهره این شهر گرفتند. یک مرکز تجاری مدرن 75 هزار مترمربعی که سقف آن به صورت یک پارک بزرگ و سرسبز طراحی شده و در زیر این پارک زیبا 8 طبقه ساختمان قرار دارد که این پارک را به خیابان های اطراف متصل می کند و در کنار آن یک برج 30 طبقه اداری واقع شده است.


گروه اینترنتی پرشین استار | www.Persian-Star.org

گروه اینترنتی پرشین استار | www.Persian-Star.org

گروه اینترنتی پرشین استار | www.Persian-Star.org


در کل نمای مختلط این مجموعه که از درختان، باغچه ها، جوهای آب و آبشارها در کنار ترکیبهای زیبای سنگ و سیمان تشکیل می شود این امکان را به بازدید کنندگان می دهد که در تراسهای این مرکز مناظری منحصر بفرد مانند یک دره سرسبز را شاهد باشند. دسترسی آسان به این مرکز از طریق راه آهن، مترو و اتومبیل و اتوبوس آن را به یک محل پرطرفدار برای مشتریان تبدیل کرده است. علاوه بر زیبایی ها خاص این مرکز، حضور بیش از 120 مغازه و رستوران های متعدد بین المللی و 2 سالن مجهز سینمایی مرکز خرید این مجموعه را برای بازدید کنندگان بیش از پیش جذاب می کند. این مجموعه جوایز متعدد بین المللی را برای معماران خود به ارمغان آورده است.


گروه اینترنتی پرشین استار | www.Persian-Star.net

گروه اینترنتی پرشیـن استـار | www.Persian-Star.org

گروه اینترنتی پرشین استار | www.Persian-Star.org


معمار این اثر (Jon Jerde) معمار آمریکایی و موسس و مدیر شرکت (Jerde Partnership) است که جوایز بسیاری را در عرصه بین المللی برای طراحی مراکز تجاری و اقتصادی در نقاط مختلف دنیا به دست آورده است. طراحی های این شرکت در دنیا با سه شاخص شناخته می شوند: اهمیت دادن به احساس و تجربه استفاده کنندگان، به وجود آوردن احساس رضایت و مفرح بودن فضای مورد استفاده و بازده فوق العاده بالا هم از نظر مالی و هم از نظر اجتماعی. این خصوصیات در کنار طراحی های منحصر بفرد و متفاوت، این شرکت را به یکی از برترین های معماری در زمینه فضاهای تجاری تبدیل کرده است. معمار این پروژه، هدف شرکتش از اجرای این پروژه را در یک جمله بیان کرده است: "محو کردن خطوط حایل بین طبیعت و محیط های ساخته شده"


گروه اینترنتی پرشین استار | www.Persian-Star.org

بزرگراهی که از وسط یک برج می گذرد
گروه اینترنتی پرشین استار | www.Persian-Star.org


به رغم آنکه تجربه ژاپنی ها در زمینه معماری های جدید عمری هفتاد ساله بیشتر ندارد اما این کشور به یکی از پیشقراولان این نوع معماری در جهان تبدیل شده است بطوریکه برج ها و ساختمان ها مانند آنچه در شهر اوزاکا به چشم می خورد شاهدی بر ابداعات و ابتکارات ژاپنی ها در این زمینه است. اوزاکا شهریست که بزرگترین شرکت های صنایع خودروسازی و الکترونیک و نیز برخی از بزرگترین و معروف ترین برج های ژاپن در این شهر قرار دارند. یکی از معروفترین این برجها برجی 16 طبقه است که یکی از بزرگراه های شهری اوزاکا در طی مسیرش از وسط آن عبور می کند.


گروه اینترنتی پرشین استار | www.Persian-Star.org

گروه اینترنتی پرشین استار | www.Persian-Star.org

گروه اینترنتی پرشین استار | www.Persian-Star.org


این بزرگراه دقیقا از طبقه 5 تا 7 این برج را اشغال کرده است. نام این برج، دروازه یا گیت تاور میباشد. این برج به گونه ای ساخته شده که یکی از بزرگراه های اوزاکا به طور کامل از داخل آن عبور می کند و به رغم آن که پانزده سال از ساخت آن می گذرد هنوز هم جذابیت خود را برای جهانگردان حفظ کرده است. فکر ساخت این برج و بزرگراهی که از داخل آن عبور می کند زمانی به ذهن سازندگان خطور کرد که زمین این برج در مسیر بزرگراه قرار داشت و صاحبان زمین نیز اصرار داشتند که برج خود را در آن بنا کنند. بر این اساس طرفین پس از مذاکرات فراوان به نتیجه ای رسیدند که رضایت هر دو طرف را به دنبال داشته باشد.


گروه اینترنتی پرشین استار | www.Persian-Star.org

گروه اینترنتی پرشین استار | www.Persian-Star.org

گروه اینترنتی پرشین استار | www.Persian-Star.net


مطلب در خور توجه، استقامت هر دو سازه است که عدم امنیت هر کدام مشکل ساز برای دیگری می شده و اینطور که پیداست تا به امروز خبری از لرزش نیست و با این که فاصله بدنه بزرگراه تا بدنه برج از هر چهار طرف بیشتر از دو متر نیست اما لرزش ها و سر و صدای ناشی از عبور و مرور خودروها از روی آن به هیچ وجه مزاحمتی برای ساکنان برج ایجاد نمی کند.


گروه اینترنتی پرشین استار | www.Persian-Star.org

گروه اینترنتی پرشین استار | www.Persian-Star.org


 

داستان جالب و خواندنی۱

نقل است؛ "شاه عباس صفوی" رجال کشور را به ضیافت شاهانه میهمان کرد، دستور داد تا درسرقلیان­ها بجای تنباکو، ازسرگین اسب استفاده نمایند. میهمان­ها مشغول کشیدن قلیان شدند! ودود و بوی پهنِ اسب فضا را پر کرد، اما رجال - از بیم ناراحتی‌ شاه - پشت سر هم بر نی قلیان پُک عمیق زده و با احساس رضایت دودش را هوا می دادند! گویی در عمرشان، تنباکویی به آن خوبی‌ نکشیده اند!
شاه رو به آنها کرده و گفت: «سرقلیان­ها با بهترین تنباکو پر شده اند، آن را حاکم همدان برایمان فرستاده است »
همه از تنباکو و عطر آن تعریف کرده و گفتند:« براستی تنباکویی بهتر از این نمی‌توان یافت»
شاه به رئیس نگهبانان دربار - که پک‌های بسیار عمیقی به قلیان می­زد- گفت: « تنباکویش چطور است؟ »
رئیس نگهبانان گفت:«به سر اعلیحضرت قسم، پنجاه سال است که قلیان می‌کشم، اما تنباکویی به این عطر و مزه ندیده­ام!»
شاه با تحقیر به آنها نگاهی‌ کرد و گفت: « مرده شوی تان ببرد که بخاطر حفظ پست و مقام، حاضرید بجای تنباکو، پِهِن اسب بکشید و بَه‌‌‌ بَه‌‌‌‌‌‌ و چَه چَه کنید